✳️ درباره کتاب
معلم كسی است كه مسئولیت كمك به دیگران، برای یاد گرفتن و رفتار كردن به شیوههای جدید و مختلف را به عهده دارد. (جیمز كامپتر ، 1994) یا به عبارت دیگر معلم فردی است كه بطور مستقیم مسئولیت آموزش گروهی را در یك زمان و مكان معین برای مطالب خاص به عهده میگیرد.
با این تعاریف اشخاص بسیاری در این گروه قرار میگیرند: والدین، مربّیان، همسالان، پلیس و مددكاران اجتماعی، که در طول زندگی به طور مكرّر در نقش معلّم به دیگران درس میدهند و به نوبه خود از دیگران درس میگیرند و این فرایند از سالهای اولیه زندگی تا پایان عمر ادامه مییابد. به هرحال، ما واژه معلم را به طور اختصاصی به كسانی اطلاق میكنیم كه به طور رسمی مسئولیت آموزش به دانشآموزان را در چهارچوبهای معینی (یعنی در زمان، مكان، و با توجه به قوانین و مقررات خاص) به عهده میگیرند.
در حالی كه تعلیم و تربیت و یادگیری ممكن است در محلهای گوناگونی روی دهد، با این حال تقریباً اكثر جوامع و كشورها تشخیص دادهاند كه امر تعلیم و تربیت بسیار مهمتر از آن است كه بشود آنرا به صورت پراكنده، تصادفی، نامنظم، دیر هنگام و غیرنهادی اجرا كرد، یعنی تعلیم و تربیت افراد را نمیتوان به دست تقدیر و سرنوشت سپرد و به موقع آن را در اختیار افراد جامعه قرار نداد.
بنابراین: مدارس به وجود میآیند تا امكان یادگیری را برای افراد به وجود آورند و در نتیجه آن زندگی سعادتمندتری و بهتری را برای آنها بهوجود آورند. مدارس آگاهانه ایجاد میگردند تا به صورت منظم و پیوسته نوع خاصی از تجربههای یادگیری را ارائه دهند كه برنامه درسی نام دارد. معلمان در هر جامعهای به طور رسمی توسط نهاد خاصی استخدام میشوند تا به وسیله آنها هدفهای برنامه درسی تحقق پذیرد.
معلمان در فرآیند تعلیم و تربیت براساس نوع برنامه درسی مسئولیت رشد روانی، ذهنی، شخصی و اجتماعی دانشآموزانی را بر عهده دارند. لذا اگر قرار باشد معلمان رشد روانی، ذهنی، شخصی و اجتماعی كودكان را تسهیل كنند خود باید در این ابعاد افرادی فرهیخته، و معرفت آموخته و كمال یافته باشند.
🔳 فهرست مطالب کتاب به شرح زیر می باشد
- فصل 1: شاخصها و ملاكهای معلمی
- فصل 2: ابعاد استانداردسازی
- فصل 3: مولفههای پژوهشی